۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۶، ۱۲:۵۱

/ نگاهی به دفتر ترانه های " تصور کن " سروده یغما گلرویی /

ترانه هایی برای شستشوی خاک مسموم دنیا

ترانه هایی برای شستشوی خاک مسموم دنیا

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب : دفتر ترانه های " تصور کن " دربرگیرنده سروده های آهنگین یغما گلرویی است که با بهره مندی از ظرفیت های معنایی ، سویه های اجتماعی و طرح مفاهیمی برون ذهنی و عام شمول ، مظروفی مهیا و شاید مستقل از عنصر موسیقی را به کلام آورده است.

به گزارش خبرنگار مهر، آنچه ترانه را از قصاید و غزلیات و قالب های شعری متمایز می کند، بیش از هر چیز جنبه موسیقایی آن است. به دیگر سخن، ترانه پیکره ای شامل کلام موزون و موسیقی است و در این وام داری و وابستگی نیز شاید بی شباهت به فیلمنامه و نمایشنامه که به انگیزه ای فرامتنی و اجرایی نوشته می شوند، نباشد.

ترانه همچنین از خود و منیت سراینده اش فاصله می گیرد و خصلتی جمعی می یابد؛ به گونه ای که بسته به شرایط اجتماعی و فرهنگی هر جامعه ، گروه، طبقه ، نسل و... ریشه دوانیده و از دایره فردی و ذهنی شاعر عبور می کند. ترانه ها صرفا واگویه های درونی و تغزل های رمانتیک شاعر خود نیستند بلکه برخاسته از نیازهایی جمعی و فراگیر، ابتدا به کلام در می آیند و سپس نوا و ریتمی مناسب به خود می گیرند و با معنایی واحد خوانشی یکسان در میان جامعه و آنان که خود را در آینه ترانه جسته اند، نفوذ می کند و دستخوش دگرگونی قرار نمی گیرد؛ این دگرگونی البته در شعر امری بدیهی به حساب می آید و مخاطبان به فراخور کیفیت حال و یا زمانه زیست خویش، تعبیر و قرائت ویژه ای از آن به دست می دهند. حال آنکه ترانه عموما بیش از یکبار تاویل پذیر نبوده و چه بسا راز ماندگاری و تبدیل آن به زمزمه های جمعی و نسلی یک قوم نیز همین سادگی و دوری از نمادگرایی و آرایه های کلامی باشد.

" تصور کن " این نکته را هم یادآور می شود که ترانه ها معمولا در انزوا و خلوت های شاعرانه سروده نمی شوند. ترانه کمتر عادت به مفاهیم عرفانی دارد و بیش از هر شکل ادبی دیگری تصویرگر حیات و مناسبات انسانی و اجتماعی است. این گونه کلامی موزون و موسیقایی، حاصل نگرش های اجتماعی و ریزبینی و توجه سراینده به موقعیت ها، رفتارها، عادات و تحولات زمانه و محیط است.

شاید سیاه و سپید بینی را نیز بتوان قسمی دیگر از ویژگی های ترانه برشمرد. ترانه ها غالبا یا در کلیت خود اعتراض گونه و تصویرگر زشتی ، تیرگی و نامرادی ها هستند و یا در نقطه مقابل با نگاهی سپید و حاکی از امید، جز زیبایی و نیکی به توصیف درنمی آورند. ترانه ها کمتر در حد میانه سیر کرده اند؛ یا سرود عاشقانه و شورانگیز سر داده اند و یا از روزگار غدار و جور زمان نالیده اند. ترانه همچنین پیوندی ارگانیک و لاینقطع با خاطرات و نوستالژی هایی دارد که تجربه مشترک طبقه یا نسلی از جامعه به حساب می آید.

در ترانه های امروز فارسی و با استناد به آنچه یغما گلرویی در " تصورکن " آورده است، عناصر تازه ای به چشم می خورد که سابق بر این جایگاهی ثابت و پیوسته در شعر مردمی و روزآمد ما نداشته است.

پیش از هر توضیحی باید گفت که غالب ترانه های این دفتر واجد خصلتی شکوه گونه ، اعتراضی و البته جزئی نگر و اندیشمندانه است که این یک، خود از اتصال ترانه سرا به منابعی فراتر از زندگی روزمره خبر می دهد.

گلرویی در این مجموعه تنها به توصیف مشاهدات و لحظات و یا صدور حکم علیه عاملان ناملایمتی ها و تنگناهای موجود بسنده نکرده و با نگرشی حاکی از تعمق و دورنگری، به ثبت نمادها و تشبیهات و تمثیلاتی پرداخته که اگرچه ساده خوان و همه فهم به نظر می رسد اما خود را از دایره زمانی حدوث ترانه برکنده و افق هایی فراتر را جستجو کرده است.

 ترانه های " تصورکن " در میان اشعار و ترانه های شخصی (درون گرا) ، رمانتیک و با پرسپکتیوهای محدود طبقه بندی نشده و جهان و مخاطبانی متفاوت را می جوید. درد و رنج سراینده و آنچه وی را به اعتراض و گاه فریاد واداشته ، عمدتا " بی عدالتی های روا داشته شده در حق بشر " است. او کمتر به سراغ دلبستگی های فردی و عاشقانه های پرسوزوگداز رفته و آنجا هم که به سوی عاطفه و احساس گرائیده ، حرف از تکریم انسان ، حرمت بشر و آرمان هایی به میان آورده که جنبه های جمعی ، فراتنی و حتی جهان شمول داشته است.

در ترانه یغما گلرویی ، عدالت، آزادی، شرافت، شهادت و رفاقت جایگاهی برجسته و مشهود دارد و البته این سطح بالای توجه به شعاردهی و قلنبه گویی منتج نشده و با ظرافت ها و تصویرسازی هایی مطبوع، صورت عینی به خود گرفته است. بطور مثال شعر " اجازه " با استفاده از عنصری آشنا همچون کتاب های درسی و قصه های دلپذیر درون آنها، تضادهای ناشی از وضعیت بیرون و درون کتاب را مورد تاکید قرار داده است:

بابا آب داد یه دروغه، کسی اون آب رو نخورده / بابا پول نون و آب رو دیگه دود کرده و مرده / مادرم قصه نمی گه، خواهرم شب سر کاره / اما تو کتاب مشقم دوباره حرف سواره ...

شاعر البته در قطعه هایی نظیر " کارگر "، " رفیق "، " چه می کنی؟ " و... فروریزی آرمان ها و استیلای حس شکست خوردگی رویاهای خود را رنگی شفاف می زند و خواننده را به نشانه های عدالت محورانه سوسیالیستی ارجاع می دهد.

نگاه جهان وطنی ترانه سرا به طبقات فقیر، توجه او نسبت به مردم فرودست، اعتراض علیه تضادهای طبقاتی، جستجوی فرشته آزادی، پرسه در خاطرات، دوری از خودگرایی و توجه به اغیار، دلزدگی از نارفیقی و جفاکاری و خیانت، واماندگی آرزوها و... از جمله مضامین و مولفه های مشترکی است که قطعات این دفتر را در ردیف ترانه های انتقادی - اجتماعی قرار می دهد.

همان گونه که پیشتر نیز ذکر آن رفت گلرویی حتی عاشقانه های خود را هم در زمینه ای انسان محور و غیرشخصی پرورانده و تلاش داشته تا راوی ترانه ها را همچون قهرمانی مسلح به ایمان و آرمان های جهان وطنی بنمایاند:

کوچولو، من و عموهات دنیا رو قشنگ می خواستیم / کوچه رو بدون دیوار، شب رو رنگ به رنگ می خواستیم / ما تلاشمون رو کردیم واسه آتیش زدن شب / واسه برپا کردن صلح بین پروانه و عقرب / تو به فکر این جهان باش که ترازوی خرابه / یه طرف کاسه زهره یه طرف تنگ شرابه...

 برخی ترانه های " تصور کن " قرابت بسیاری با فریادهای توفنده ای دارد که در زمانه انقلاب ها، نقش پرچم و شب نامه و دیوارها می شدند. درواقع ترانه سرا در جاهایی پرتحرک و انقلابی و معترض و در جاهایی دیگر، ساکن و افسرده و شکست خورده می نماید و چنین ویژگی هایی است که ترانه های " حکم "، " رئیس " ، " لاله زار"، " محله ما" ، " ضامن دار"، " شعبون بی مخ " و " جامعه بی طبقه " او را به فیلم ها و لحظه ها و تکه کلام های اعتقادی مسعود کیمیایی نزدیک می سازد.

می توان گفت اگر کیمیایی مبدع سینمایی با قهرمان های تنها، زخمی و عدالت خواه است، یغما گلرویی نیز تصویرگر موقعیت و جهان آدم هایی است که خسته از مقاومت و تلخکام از شکست ها و پلشتی ها ، خود و تجربه هایشان را روایت می کنند.

کد خبر 484905

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha